1- در چه شرایطی باید نگران فرزند خود باشیم؟
بهتر است به جای نگرانی برای فرزند خود احساس مسئولیت داشته باشیم. نگرانی نه تنها مفید نیست بلکه نگرانی باعث کاهش تمرکز شما میشود. به جای نگرانی با رفتارهای پرخطر آشنا شوید و رفتارهای پرخطر و روش های دوری از رفتارهای پرخطر را به فرزندتان یاد دهید. مثلاً رفتار پرخطر هنگام رانندگی، رفتار پرخطر هنگام رفتن و برگشتن به مدرسه به صورت پیاده و یا استفاده از سرویس مدرسه، رفتار پرخطر هنگام استفاده از آسانسور و …
2- نحوه صحیح برخورد با فرزندان در سن بلوغ چیست؟
احترام گذاشتن به فرزند، دیدن فرزند به عنوان یک کودک مدعی یا یک بزرگسال کم تجربه، داشتن آرامش، دستور ندادن و امر و نهی نکردن، وقت گذاشتن برای فرزند نوجوان برای شناخت بهتر او و شنیدن حرفهایش، مشورت کردن با نوجوان، مسئولیت دادن و تشویق وی در مسئولیت پذیری، توسعه مسئولیتها، آموزش تاب آوری در مواجهه با سختی ها و ناملایمات و شکست ها و آموزش مهارتهای مختلف از مهارتهای فنی و حرفه ای گرفته تا مهارت های ارتباطی
3- در خصوص ارتباط نوجوانان یا جنس مخالف باید چگونه برخورد کرد؟
هر خانواده ای دارای نگرش و چارچوب های خاصی است که باید آنها لحاظ شوند. روند ولی نباید جنس مخالف را به عنوان یک موجود عجیب و غریب و ترسناک یا خطرناک و یا لذت بخش معرفی کرد. و حتی اگر تمایلاتی در وی وجود دارد سوال شود که: چرا جنس مخالف؟ برای چه؟ اگر افراد کردی؟ اصلاً افراط یعنی چی؟ در ضمن اگر هم در خانوادهای فرزند نوجوان هیچ گونه رابطه ای با جنس مخالف در فامیل ندارد و به طور کامل قطع ارتباط با جنس مخالف دارد، نمی تواند وضعیت خوبی تلقی شود در فامیل حداقل رابطه که گفت و گو هست حساسیت ها را ازبین میبرد و موجود عجیب و ناشناخته را معمولی و شناخته شده می کند.
4- چگونه میتوان اثرات سن بلوغ در نوجوان را از سایر مشکلات روحی و روانی آنها تشخیص داد؟
سن بلوغ و تغییرات ناشی از بلوغ دارای علائم مشخصی است که از اختلالات رفتاری و روانی متمایز است. مطالعه کتاب های مربوط به سن بلوغ و ویژگی های یک نوجوان به شما کمک زیادی میکند. و اگر با وجود مطالعه باز هم ابهاماتی وجود دارد، مشاوره می تواند کارساز باشد. مطالعه علائم بیماری های رفتاری و روانی برای افراد غیر متخصص نمی تواند نتیجه بخش باشد. البته بعضی از مشکلات در دوره بلوغ اگر به خوبی هدایت و اصلاح نشود می تواند تبدیل به اختلال رفتاری و روانی شود لذا توصیه می شود از مشورت با افراد متخصص بهره بیشتری ببرید.
5- با توجه به فشارهای آموزشی مدرسه در دوره دبیرستان چگونه میتوان نحوه استفاده بچهها از کنسول بازی را مدیریت کرد؟
کلمات نقش تعیین کنندهای به نگرش ما می دهند، مثلا نوجوانی که می گوید پدر و مادرم به من «گیر» میدهند. نگرش وی از مسئولیت پذیری والدینش منفی است. لذا بهتر است به جای کلمه فشار آموزشی مدرسه از کلمات مناسب تری مانند انتظارات آموزشی و یا وظایف تحصیلی فرزندان استفاده کنیم.
6- آیا شروع مسئولیت نهی کردن بچهها از سن بلوغ امکان دارد؟ چگونه؟
مسئولیت دادن به فرزندان از سن 2-3 سالگی شروع میشود. هر والدینی باید متناسب با سن، جنسیت و تواناییها و مهارتهای فرزندشان مسئولیتهایی را به وی واگذار نمایند. مسئولیتدادن دردوره نوجوانی یک ضرورت است حتی برای کسی که قبلاً هیچگونه مسدولیتی نداشته است.
نحوهی مسئولیت دادن به نوجوان مفصل است ولی بطور خلاصه رعایت اصول زیر در مسئولیتدادن ضروری است:
- ایجاد انگیزه در مسئولیتپذیر (نوجوان)
- از ساده به پیچیده از آسان به سخت و از کم به زیاد
- مورد تشویق قرار گیرد.
- مسئولیت دهنده(والدین) برای مسئولیت دادن طرح قبلی داشته باشد.
- مسئولیتپذیری تمرین نقشهای بعدی است که قرار است فرد انجام دهد.
7- چگونه میتوانیم در فرایند دوستیابی به فرزندمان کمک کنیم؟
والدین بعنوان الگو برای فرزند خود میتوانند در نحوه انتخاب دوستان خود توضیح دهند و دوستانی را انتخاب کنند که شایسته دوستی باشند.
با فرزند خود در مورد اهمیت، میزان و انواع دوستیها به گفتگو (دوطرفه، یکطرفه) بپردازند و از فرزند خود بپرسند، آفات افراط و تفریط در دوستی چیست؟
و به نحوی با فرزند نوجوان خود برخورد کنند که فرزندشان در مورد فراز و نشیبها دوستی خود با والدین به راحتی صحبت و مشورت کنند و بدون نصیحت، بدون قضاوت و با پذیرش بیقید و شرط رفتار نوجوان خود با او حتی در مورد اشتباهاتش در دوستی صحبت کنند.
8- آیا مدیریت کردن گروه همسالان برای ما خانوادهها امکان دارد؟ اصولا صحیح است؟ چگونه و با چه کیفیتی؟
مدیریت گروه نوجوانان فقط در سایه شناخت کافی از ویژگیهای نوجوانان است.
هر والدی بهتر است بجای مدیریت رفتار فرزند خود و یا مدیریت روابط او، ابزار شناخت و مهارتهای لازم را به فرزند خود آموزش دهد.
مهارتهای مورد نیاز نوجوانان شامل همدلی، خودآگاهی، روابط میان فردی، مدیریت هیجانات، حل مسئله و مسئولیت پذیری است.
9- راه تشخیص اختلالات اضطراری در دانشآموزان چیست؟
اختلالات اضطرابی؟ بهترین راه تشخیص اختلال اضطرابی نوجوان علائم و رفتارهای نوجوانی است. تمرکز ضعیف، گفتار نامسنجم، اشتباهات رفتاری و تردید نیز از دیگر علائم است. پس به کمک گفتگو و مشاهده تا حدی میتوان به آن پیبرد و اگر نوجوان براحتی در بارهی نگرانیهای خود صحبت کند به فرزند مورد اعتمادش مشکلاتش را منتقل میکند.
متاسفانه با توجه به اختلافات من و همسرم محیط خانه آرامش لازم را ندارد. چگونه میتوان آسیبهای آن را برای فرزندانم به حداقل برسانم؟
ما هم میگوئیم متاسفانه، ولی با گفتن این کلمه مشکل اصلی حل نمیشود. بهتر است ابتدا لیستی از مشکلاتی که محیط ناامن و ناآرام برای شما و فرزندتان ایجاد میکند تهیه کنید تا بجای متاسفانه، اقدام جدیتری انجام دهید.
هنگام اختلافاتتان سعی کنید فرزندتان حضور نداشته باشد، هرنوع تهدید و یا ترسی باعث ایجاد اضطراب در فرزندتان میشود.
فرزند خود را قاضی نکنید و در اختلافات یارگیری نکنید.
مهارتها و مسئولیتهای فرزندتان را توسعه و تقویت کنید تا استقلال بیشتری بدستآورد و میزان آسیبپذیری او کمتر شود.
و در نهایت به او تفهیم کنید که زندگی زناشویی شما و نوع رابطهتان با همسرتان به شما مربوط است و فرزندتان در این موضوع مداخله نکند.
11- به چه دلیل بچهها در این سن تمایل به استفاده از الفاظ زشت و ناپسند دارند؟
دلیل مقابله فرزند نوجوان شما با قوانین و دستورات شما و حتی استفاده از الفاظ زشت عبارتند از:
- یادگیری از اطرافیان و خصوصاً از والدین.
- مقابله با روش والدین (والدی که با فرزند خود توهینآمیز رفتار میکرده، در دوره نوجوانی فرزندشان چنین رفتاری را نشان میدهد)
- منقابله با قوانین سختگیرانه و مسئولیتپذیری ضعیف و راحت طلبی
- مدیریت هیجانات ضعیف و خودکنترلی ضعیف
- شیوه فرزندپروری نامناسب والدین
- تغییرات خلق و خود و هورمونی ناشی از بلوغ
12- چگونه تلف همراه فرزند خود را کنترل کنیم؟
روشهای پلیسی و کنترلی نه تنها مفید نیست بلکه در لندمدت مضر و باعث مخفیکاری و ناتوانی فرزندتان میشود و اعتماد را از بین میبرد. بهتر است قبل از خرید تلفن همراه قوانینی به کمک فرزندتان برای استفاده از آن، میزان و نوع استفاده از آن در نظر بگیرد و با دادن شناخت به فرزندتان، شرایط را طوری تنظیم کنید که نیاز به کنترل بیرونی (توسط شما) نباشد بلکه کنترل درونی (توسط خودش)
13- اصولاً درست است به بچهها اجازه بدهیم به منزل یکدیگر بروند؟
رفتن بچهها به منزل یکدیگر آیا ضروری است؟ در صورت مثبت بودن جواب، باید شروط زیر رعایت گردد:
- تحت نظر کامل والدین باشد.
- والدین با یکدیگر هماهنگ باشند، یعنی شما با والدین دوست فرزندتان هماهنگ باشید.
- معاشرت فرندان باید هدفمند باشند و بر اساس هدفی خاص و مشترک باشد و به عبارتی هر والدینی باید به این سه سوال پاسخ دهند:
1- فرزندم الان کجاست؟ 2- فرزندم الان با کیست؟ 3- فرزندم چهکار میکند؟
اگر برای این سوالها جواب قانعکنندهای ندارید. امکان آسیبپذیری فرزندتان زیاد است.
14- همیشه فرزندم را با دیگران مقایسه میکنم (البته به شکل ناخودآگاه)
مقایسه فرزند با دیگران معمولا بدلیل نارضایتی از عملکرد فرزند است و در مواردی بدلیل رضایت از فرزند است. در هر دو حالت، مقایسهکردن غلط است. اگر قصدتان این است که فرزندتان تغییر پیدا کند، بجای مقایسهی او با دیگران، انتظاراتشان را بدون مقایسه اعلام کنید، مثلا بگویید : انتظار میروید، از درس ریاضی بتوانی در زندگی استفاده کنی یا بالای 17 نمره بگیری . در چنین شرایطی فرزند شما ملاک عینی دارد ولی اگر بگویید: نگاه کن حمید چقدر ریاضی خوبی دارد و … فرزندتان در مقابل شما موضعگیری و بتدریج رابطهای ضعیف با شما، با حمید و با ریاضی پیدا میکند و انگیره تحصیلی وی ضعیفتر میشود.
پس مقایسه ممنوع، بجای مقایسه با افراد، ملاک پیشرفت و انتظارات خود را در غالب استانداردهای غیر شخصی ارائه دهید و در هیچ زمینهای مقایسه نکنید.
آیا اگر شما هم مقایسه شوید ناراحت میشوید؟ و اگر دائمی باشد چه؟
15- فرزند من به برنامهریزیهایی که خانواده یا مدرسه برایش تنظیم میکنند تن نمیدهد و متاسفانه نمیتوانیم این موضوع را به خودش نیز واگذار کنم، راهکار چیست؟
برنامهریزی والدین برای فرزند باعث بیتفاوتی و سلب مسئولیت از فرزند و در نهایت عدم همکاری و عدم اجرای برنامه میگردد.
به جای ارائه برنامه (حتی بهترین برنامه) به فرزندتان، گام به گام، او را با اهمیت برنامه، ضررهای بیبرنامگی، روش برنامهریزی آشنا کنید و او را مورد تشویق قرار دهید تا برنامهای هرچند ناقص تنظیم کند و به آن عمل کند و بتدریج برنامه را اصلاح کند و سپس ملاکهای جزئیتری را به او آموزش دهید.
به غیر برنامهریزی درسی و تحصیلی، میتوانید از فرزندتان بخواهید برای یک آخر هفته تفریحی و دید و بازدید بستگان یا مسافرت و یا ترکیبی برنامهزیری کند. بخشی از درآمد شما را برای انجام چند امر بودجهبندی کند و در عمل به اهمیت برنامه و ضررهای بیبرنامگی و آنچه بطور تئوری یاد گرفته در عمل هم آگاهی یابد.
برنامهریزی برای فرزند توسط والدین علاوه بر عدم همکاری فرزند، باعث بیمسئولیتی فرزندتان میشود.
16- هر زمان دانشآموزان مدرسه برای تیمهای ورزشی بازیکن انتخاب میکنند فرزند من عقب میایستد و تمایلی به انتخاب کردن یا انتخاب شدن ندارد؟ مشکل از کجاست؟
عدم تمایل فرزند شما برای انتخاب شدن یا عدم تمایل برای انتخاب کردن هرکدام دارای دلایل متفاوتی میباشد.
عدم تمایل برای سرگرم شدن: اعتماد به نفس ضعیف، مسئولیتپذیری ضعیف و عدم استقلال و کمبود تجربه و مهارت مدیریت میتواند باشد.
عدم تمایل برای انتخاب شدن: نارضایتی از سرگروهها، عدم تمایل برای جدا شدن از یک دوست که در تیم مقابل قرار گیرد، انزوا و کمرویی میتواند باشد.
البته برای پاسخ دقیق به این سوال بهتر است اطلاعات بیشتر و دقیقتری حاصل شود.
17- به دلیل استرس و اضطراب خودمان مانع حضور فرزندمان در فعالیتها و برنامههای مدرسه مثل اردوها و بازدیدها میشویم، آیا کار درستی انجام میدهیم؟
نگرانی والدین از آسیبدیدگی فرزند، نشاندهنده علاقه و وجود عوامل خطرناک است، ولی محدودکردن فعالیت فرزندان باعث حذف تجارب آنها میشود و در نهایت آسیبپذیرتر شدن فزندان میشود.
بجای محدود کرن فرزندتان، آنها را برای فعالیتهای مستقلانه و چالشها آماده کنید. آموزش مهارتهای مختلف مانند تفکر خلاق، تفکر نقاد و نه گفتن کمک زیادی به فرزندتان میکند.
از فرزندتان بپرسید اگر در موقعیتهای مختلف قرار بگیرد، چکار میکند؟ بهترین واکنش چیست؟ آیا به نفع یا ضرر تو است؟ آیا قانونی است؟ و …
البته در این خصوص لازم است والدین آموزشی دقیقی دریافت کنند که دبیرستان رشد برنامههایی در طول سال تحصیلی جاری اجرا خواهد کرد.
18- تا به امروز جهت خرید گوشی هوشمند برای فرزندمان مقاومت کردهایم. آیا راه درستی را در پیش گرفتهایم؟
قبل از آنکه خرید گوشی هوشمند برای فرزندتان، باید یه این سوالات پاسخ دهید.
- آیا گوشی هوشمند برای فرزندتان ضروری است؟
- خدمات گوشی همراه را می توان از طریق دیگری به دست آورد؟ مانند کامپیوتر یا تلفن همراه ساده.
- آیا توانایی و مهارت وضع قوانین مخصوص برای استفاده از تلفن همراه را دارید؟
- آیا با همسرتان توافق برای چگونگی استفاده از تلفن همراه هوشمند توسط فرزندتان را دارید؟
در صورت پاسخ قانع کننده به این سوالات با رعایت شروط ویژه در مورد میزان و نوع استفاده از گوشی همراه هوشمند و توانایی نظارت به فرزندتان از عوارض آن کاسته خواهد شد.
19- مشکلات من و همسرم هر روز بیشتر می شود، تا جایی که حالا هر دو به جدایی فکر می کنیم، چطور می توانیم این مشکل را بدون کمترین آسیبی برای فرزندم تشریح کنیم؟
بهتراست برای حل مشکلات زناشویی خود از خدمات مشاوره بهرهمند شوید و برای این موضوع تلاش ویژهای بکنید.
خواستههای خود را متعادل کنید و به آینده فرزند خود فکر کنید. زندگی پس از طلاق را تصور کنید و حتی شرایط بعد از طلاق را تحریر کنید تا بهتر به آن بیاندیشید.
زندگی پس از طلاق برای شما، برای همسرتان و فرزندتان چگونه خواهد بود؟
در مدارس و مراکز درمانی و بازپروری کودکان و نوجوانانی هستند که بچههای طلاق هستند پس طلاق میتواند آسیب زیادی به فرزندتان وارد کند. جملهی معروفی درباره طلاق وجود دارد:
“طلاق یک پایان نیست، طلاق شروع یک زندگی پر مجادله و گر تنش است.”
و البته زندگی در شرایط طلاق عاطفی و درگیری نیز توصیه نمیشود. زیرا درگیری لفظی و عدم تفاهم زوجین علاوه بر صدماتی که به سلامت زن و مرد می زند، صدمات بزرگتری به فرزندان شاهد درگیری می زند.
اگر پس از مشاورههای تخصصی و طولانی به این نتیجه رسیدید که چارهای جز جدایی ندارید، میتوانید در موقعیتی مانند تابستان (که فرزندتان درگیر امور تحصیلی نیست) به اتفاق همسرتان با فرزندتان طی چند جلسه مذاکره و شرایط را برای وی تشریح کنید و البته مشاوره گرفتن در این زمینه میتواند کار را سهل تر کند.
20- چند وقتی است که احساس می کنم به عنوان یک پدر دیگر قهرمان زندگی پسرم نیستم، چه باید کرد؟
کودکان وقتی وارد مهدکودک، پیشدبستان و دبستان میشوند، دنیای بزرگتری را غیر دنیای خانوداه تجربه میکنند و به تدریج وقتی به دوره نوجوانی میرسند ابر قهرمانان قبلی او (پدر و مادر) تبدیل به فردی کاملاً معمولی می شوند و اگر والدین روش های برخورد نامناسبی داشته باشند نه تنها قهرمان نخواهند بود بلکه فرزندشان از آنها گریزان و حرف آنها را قبول ندارند و به آنها اعتماد نمیکنند.
نیاز نیست به فرزندتان باج بدهید تا به سمت شما بیاید، داشتن صداقت، صبر، مهربانی، رازداری، همدلی، سنگ صبوری، همراهی و مشورت با فرزندتان شما را هم نزدیک میکند.
شما و هیچ پدری قهرمان فرزندتان باقی نخواهید ماند. دنیای فرزندتان بزرگتر و چیزهای دیگری وارد دنیای آنان میشود که هر کدام سهم خود را دارند و نباید افراط و تفریط در آن صورت گیرد.
یکی از ابر قهرمانان در زندگی نوجوانان فضای مجازی است، مثلا منبع اطلاعاتی گوگل یک ابر قهرمان تلقی می شود که جایگزین والدین شدهاست.
21- این جمله اصولا چقدر درست و کاربردی است؟ "پدر باید دوست و رفیق فرزند خود باشد."
از کلمه دوست و رفیق هر فرد یک تصور خاص دارد.
لذا نمیتوان یک اصل را بیان کرد و آن را ملاک قرار داد. رابطه پدر و فرزند بهتر است صمیمانه، دلسوزانه، عاطفی، مهربانانه، هم دلانه، راز دارانه و از همه مهمتر دوطرفه باشد و در دوره نوجوانی یک پدر نباید به فرزند خود نگاهی از بالا به پایین داشته باشد.
مشورت با نوجوان، مسئولیتدادن به کودک و نوجوان متناسب با سن وی و جلب انگیزه و رضایت وی باعث پختگی بیشتر او میشود.
نگاه دستوری، توهین، نصیحت، مقایسه، منتگذاشتن و تحقیر نوجوان باعث کمرنگ شدن رابطه دوستانه با فرزند میشود.
داشتن نگاه دوستانه به فرزند نباید منجر به فرزند سالاری شود. منطق سالاری بر هر چیزی تقدم دارد ولی از آنجایی که پدر مسئولیت خانواده را بعهده دارد یک حق تقدم باید برای خود قائل باشد.
22- فرزندم معمولا تمایلی به شرکت در مهمانی ها و دور همی هایمان را ندارد. جدا از این انزوا نگران تنهایی های ممتد او در منزل هستم، چاره چیست؟
با فرزندتان گفتگو کنید و در نهایت به یک توافق برسید و توافق خود را در قالب یک قانون تصویب کنید و برای قوانین مصوب ضمانت اجرایی در نظر بگیرید و در صورت اجرای قوانین، از تشویقات مختلف بهره ببرید.
در گفتگوی خود با فرزندتان در اهمیت مهمانیها و تأثیراتش در رشد عاطفی و اجتماعی صحبت کنید و حتی در تأثیر توسعه روابط اجتماعی در کاهش تنگناهای زندگی صحبت کنید، تا فرزندتان به دورهمی بعنوان یک نیاز نگاه کند نه یک تنوع!
تا حد امکان دورهمی را برای فرزندتان جذاب کنید تا نیازها و سلیقه فرزندتان هم تأمین شود. مثلا قبل از رفتن به میهمانی یا در راه برگشت مطابق سلیقه وی عمل کنید و از ضررهای تنهایی و انزوا با وی صحبت کنید و اگر نتواند عدهای را، شرایطی را (میهمانی) تحمل کند، چگونه در زندگی می تواند از پس ناخوشایندیهای زندگی برآید؟
اگر در جایی که مورد نظر فرزندتان هست شما هم او را همراهی کنید، شانس همراهی با شما توسط ایشان افزایش مییابد.
23- داشتم فکر می کردم که کارمندان شرکت خود را بیشتر از فرزندانم می شناسم، نگرانم و می خواهم او از من گرفته شود. با وجود سال هایی که به هدر رفته، امید بازگشتی اثر بخش وجود دارد؟
شاید شما خیلی خودتان را در کارهای شرکتتان غرق کرده باشید و از خانوادهتان غافل شدهاید.
روابط سازمانی با توجه به اینکه شرح وظایف مشخص و هدف مشخصتر و سادهتری دارند و تا حد زیادی اهداف سازمانی ثابتتر هستند، راحتتر شناخته میشوند. ولی اهداف فرزندپروری و برقراری رابطه مثبت با فرزند خانواده پیچیدهتر و متنوعتر است و از آنجائیکه فرزندان شما در حال رشد هستند، مسلماً نیازهایشان و اهداف شما و آنها دچار تغییر میشود. پس قیاس شرکت و خانواده چندان منصفانه نیست.
اگر میخواهید گذشته را جبران کنید موارد زیر را رعایت کنید:
- وقتگذاشتن برای خانواده
- صبور و سرسختبودن در مقابل پسزده شدن توسط فرزندان
- منت نگذاشتن روی فرزندان مبنی بر اینکه من بخاطر شما ساعت کارم را کم کردهام و حالا شما من را تحویل نمیگیرید!
- شرکت نگذاشتن برای فرزندان و برقراری رابطه با فرزندان
- احترامگذاشتن به عقاید، عواطف و انتخاب فرزندان و احترام به فردیت آنها
- دستور ندادن و تحکم نکردن فرزندان به انجام اموری که در آن علاقه ندارند.
- شنونده خوب بودن برای فرزندان
- رازدار بودن
- قضاوت نکردن فرزندان
- مقایسه نکردن با خود و دیگران و از خود و جوانی خود بعنوان «عقل کل» یاد نکردن
- مشورت با فرزندان
24- با وجود رفاقتی که با فرزندم دارم حس می کنم او آنچنان به من اعتماد ندارد و همه حرف هایش را به من نمی گوید! این یک شک بی دلیل است؟ یا یک حس قوی؟
اینکه چرا فرزند شما همه حرفهایش را به شما نمیگوید، میتواند دلایل مختلفی داشته باشد:
- اختلاف سن زیاد و اختلاف سلیقه زیاد
- داشتن رودر بایستی با شما و شرم زیاد (خصوصاً در مسائل مربوط به نوجوانی)
- ترس از دست دادن موقعیت فعلی و رابطهای که با شما دارد (خصوصاً در مورد خطاهایش مانند نقص درسی و نمره کم)
- قضاوتشدن توسط شما، سرزنششدن، تحقیرشدن و یا مورد بازخواست قرار گرفتن.
- عدم رازداری شما در مورد رازهای قبلی فرزندتان
- دادن اطلاعات غلط و اشتباه به فرزند بصورت عمدی و یا سهوی
- اطلاع از خطاهای شما و رازهایی که ممکن است شما داشته باشید و فرزندتان از آن آگاه است و شاید شما را فرد دارای صلاحیت در آن زمینه نبیند.
25- برای انتخاب تماشای یک فیلم سینمایی، یک بازی فوتبال یا هر برنامه ی دیگری از تلویزیون، اصلا کدام گروه باید کوتاه بیایند؟ والدین یا فرزندان؟
هرکدام از اعضای خانواده حق دارند و نیاز دارند که از امکانات خانه و خانواده بهرهمند بشوند و قرار نیست شخصی ارباب و دگیری رعیت باشد.
پس با برنامهریزی امکانات نظیر اتاق، تلویزیون، کامپیوتر و … باید در اختیار همه اعضا خانواده قرار گیرد، تقسیم زمان استفاده و نحوه استفاده باید بصورت توافقی مورد بررسی و با اتفاق نظرات به تصویب برسد و حتی استثنائاتی هم پیشبینی شود تا کمترین اصطکاک و تداخلی هم پیش نیاید.
هیچگاه به فرزند حق ویژهای ندهید که باعث خود برتر بینی و متوقع شدن وی گردد و حتی به این فکر نکنید که چند تلویزون (برای حل مشکل) تهیه کنید. با حداقل امکانات، حداکثر بهرهوری و حداکثر توافق به نتیجه برسید.
26- بچه هایم از کتاب فراری هستند، با اینکه من دائم در منزل کتاب بدست دارم، الگوی مناسبی نیستم! کتاب ها دیگر جذابیت سابق را ندارند.
توسعه اینترنت باعث شده نسل جدید وقت زیادی را با کامپیوتر و فضای مجازی بگذرانند.
اگر بتوانید اطلاعات و مهارت های مورد نیاز فرزندان خود را از این طریق به آنها عرضه کنید و حتی خودتان با آنها هم قدم باشید، مثلا به جای خواندن کتاب های کاغذی از نسخه دیجیتال آنها استفاده کنید، شاید بهتر باشد البته انگیزه حرف اول را میزند. فرزندان شما باید نسبت به کسب اطلاعات و دانش و آشنایی با مهارت ها احساس نیاز کنند و هر وقت بدانندنیازشان از طریق خواندن تامین می شود خودشان به سمت کتاب روی میآورند.
البته نقش شما به عنوان الگو هم اثرگذار است ولی اگر کتابی که در دست شماست باعث شود که فرزندتان آن را رقیب خود برای گفتگو و رابطه با پدر بداند و یا رفتار کتابخوانی خود را به رخ فرزندتان بکشید و کلاً مطالب کتاب هایی که می خوانید بر سر فرزندتان مثل پتک فرو آید حتی ممکن است از کتاب متنفر بشود.